دریای خزر | ||
---|---|---|
![]() | ||
نام تاریخی | تبرستان، قزوین، گیلان، آبسکون، کبود، وُئوروکَشَ، فراخکرت، ساری، دیلم، دیلمستان، بابالابواب، خراسان، هیرکانی، گرگان، مازندران | |
موقعیت جغرافیایی | شرقی°۵۱ شمالی°۴۰ / °۵۱شرقی °۴۰شمالی / ۵۱;۴۰مختصات: شرقی°۵۱ شمالی°۴۰ / °۵۱شرقی °۴۰شمالی / ۵۱;۴۰ | |
مساحت | ۳۷۰٬۰۰۰ تا ۴۲۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (با توجه به عوامل متغیر)[۱] | |
مجموع خطوط ساحلی | ۶۵۰۰ کیلومتر[۲] | |
ژرفای بیشینه | ۱۰۲۵ متر | |
ژرفای میانگین | ۱۸۷ متر | |
کشورهای ساحلی | ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() | |
گونه جانوری | انواع ماهیان خاویاری | |
منابع مهم | ذخایر نفت و گاز | |
مناقشات بینالمللی | مناقشات راجع به میزان مالکیت این دریا بین کشورهای هم جوار، در طول یک دهه گذشته جریان دارد. | |
![]() |
دریای خَزَر یا دریای مازَندَران پهنهای آبی است که از جنوب به ایران، از شمال به روسیه، از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از شرق به جمهوریهای ترکمنستان و قزاقستان محدود میشود. به دلیل این که بزرگترین دریاچه جهان است در اصطلاح آن را دریا مینامند.
از منابع مهم این دریا؛ ذخایر نفت و گاز موجود در زیر بستر دریا و همچنین انواع ماهیان خاویاری را میتوان نام برد.
نامها
مطابق بخشنامه دولتی سال ۱۳۸۱ نام رسمی دریای شمال ایران در مکاتبات فارسی دریای خزر و در مکاتبات خارجی Caspian است. همانگونه که در مورد بسیاری دیگر از عوارض جغرافیایی جهان رایج است برای این دریا نیز نامهای متفاوتی در زمانهای گوناگون استفاده شدهاست.
دریای گرگان یا دریای ورکانه نام این دریاچهٔ بزرگ در عهد هخامنشیان و همچنین اشکانیان است که در واقع یک ساتراپی (شهربانی یا در واقع استانداری امروزین) بودهاست. ورکانه نام پارسی آن و هیرکانیا ([Hyrcania]) نام یونانیش میباشد. این نامگذاری بدان جهت است که ورک به معنی گرگ در پارسی امروزین و ورکانه به معنی همان گرگان است و هیرکانیا گرگان بزرگترین و آبادترین شهر در اطراف آن دریا بود. نام یونانی آن هیرکانیا (Hyrcania) نامی علمی است که غربیان به جنگلها و ببرهای شمال ایران دادهاند. اعرابی که به تازگی به ایران تاخته بودند آن را دریای گرگان (بحر جرجان) مینامیدهاند.
کَسپین/کاسپین/کاسپیس/کاسپیش.... اصطلاحی است که در بسیاری از زبانهای غربی و حتی در زبان عبری برای دریایٔ شمال ایران به کار میبرند. به باور عنایتالله رضا: کاسیان یا کاسیها مردمانی سفید پوست بودند که از هزاره دوم پیش از میلاد تا دوره ساسانی، مکتوبها واشارههایی به حضور آنها در شمال و غرب ایران وجود داردو بخشی از آنها به مرکز و غرب ایران و میان رودان (بین النهرین) مهاجرت نمودند، «کاسپین»، صفت وصفی یا نسبتی است برای «کاسپی» (فرانسوی/انگلیسی) و بطور کلی کاسپیناروپایی شده کاسی و کاسپی است. اگر بخواهیم بصورت مفرد با پسوند فارسی، آنرا تلفظ کنیم، به دلیل گرفتن «یای نسبت» باید«کاسی» و یا «کاسپی» بگوییم، همانگونه که بقیهٔ کشورها این دریای را با پسوند خود بیان میکنند. نام دریایٔ «کاسپی» در زبان یونانی Kaspia Thalassa، لاتینی Mare Caspium و در آلمانی Caspisches see در انگلیسی Caspian Sea است. بهطور کلی دو نام «هیرکانیها» و «کاسپی» قدیمی ترین نامهای این دریا هستند و آنهارا باید اساس گرفت.[۳]
دریای تپورستان تبرستان طبرستان نام دیگری است که در منابع کهن آمدهاست. در اسنادی که در مؤسسات تاریخشناسی روسیه است آمده که نوجین زیس در قرن دوازدهم نوشتهاست که ایرانیان این دریا را قرنها دریای تبرستان میخواندند، ولی چون واژهٔ مازندران میان بومیان تبرستان جایگزین گشته، آن را دریاچهٔ مازندران(دریاچه مازندران! در این جمله ترجمه مشکوک است) میخوانند[۱۰]، علی رغم اینکه نام مازندران بسیار کهن است اما نام دریای مازندران برای اولین بار در دویست سال اخیر رایج شدهاست. نام دریای مازندران و دریای خزر در ۵۰ سال گذشته در رسانههای گروهی ایران رایج بوده و در سال ۱۳۶۱ دولت نام دریای مازندران را نام رسمی اعلام کرد. اما همچنان هر دو نام بطور متناوب بکار میرفت. دومین همایش همایش ژئوماتیک اردیبهشت ۱۳۸۲ سازمان نقشه برداری کشور دبیرخانه کمیته یکسان سازی نامهای جغرافیایی. مقاله"اسامی جغرافیایی باستانی میراث بشریت پژوهشی در مورد دو نام خلیج فارس و خزر و چالشهای فراروی." [۲][۱۱]
دریای شمال ایران ارتباطی با نام مازندران ندارد. این دریا هیچگاه در متون و آثار مورخان و جغرافی نگاران، مازندران نام نداشتهاست. ایرانیان تنها مردمی هستند که از ۷۰ سال پیش این دریا را مازندران مینامند.[۱۲]
این دریاچه با طول تقریبی ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۳۲۰ کیلومتر و مساحت ۴۳۸۰۰۰ کیلومتر مربع وحجم ۷۷۰۰۰۰ کیلومتر مکعب بزرگترین دریاچه جهان است. باریک ترین عرض آن ۲۲۰ کیلومتر بین شبه جزیره آبشوران و دماغه کواولی و عریض ترین بخش آن حدود ۵۴۵ کیلومتر در شمال آن قرار دارد، کم عمق ترین ناحیه این دریاچه ۲۵ متر در منطقه شمالی است و عمیق ترین مناطق در قسمت مرکزی و جنوبی واقع شدهاست که در بعضی از مناطق جنوبی ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ متر عمق دارد، سواحل این دریاچه جمعاً ۶۳۷۹ کیلومتر است که حدود ۹۲۲ کیلومتر آن در خاک ایران واقع شدهاست و وسعت حوزة آبگیر آن ۳۷۳۳۰۰۰ کیلومتر مربع است که ۲۵۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در خاک ایران قرار دارد. این دریاچه ۲۸ متر پائین تر از سطح اقیانوسها است و بنا براین هیچگونه خروجی از این دریاچه وجود ندارد.[۱۳] .۸۱% آب ورودی خزر را رود عظیم ولگا تامین میکند. عمق آن از شمال به جنوب افزایش مییابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کمتر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آبهای کناره ایران را تشکیل میدهد به ۹۶۰ تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شدهاست. جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. دریای خزر از ۵۷۵ نوع گیاه، ۱۳۳۲ گونه جانور و ۸۵۰ نمونه ماهی برخوردار است. و ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریای صید میشود. مهم ترین ویژگی اقتصادی خزر، نفت و گاز است نفت در خزر سال ۱۳۰۲ / ۱۹۲۳ در باکو کشف شد. ذخایر اثبات شده نفت در این دریای ۳۲ میلیارد بشکه میباشد و این یعنی حدود ۴ درصد از کل ذخایر نفت خاورمیانه. ذخایر احتمالی نفت این حوزه نیز در حدود ۱۶۳ میلیارد بشکه دیگر برآورد شدهاست. .[۱۴] عمق آن از شمال به جنوب افزایش مییابد. میانگین ژرفای این دریاچه در ناحیه شمالی کمتر از ۱۰ متر، در بخش میانی بین ۱۸۰ تا ۷۸۸ متر و در بخش جنوبی که آبهای کناره ایران را تشکیل میدهد به ۹۶۰ تا ۱۰۰۰ متر میرسد. تا ژرفای ۱۰۲۵ متری نیز در ناحیه جنوبی این دریاچه گزارش شدهاست.
جهت جریان آب این دریاچه از سمت شمال غربی به جنوب شرقی است. همین جهت جریان و ژرفای زیاد آب در کرانههای ایران که باعث کندی حرکت جریان میشود منجر به تجمع انواع آلودگیهای این دریاچه در سواحل ایران به میزانی بیش از کرانههای دیگر کشورها میشود.
این دریا، محیط زیست گرانبهاترین ماهیهای دنیا است. در بخش جنوبی دریای مازندران و رودخانههایی که به آن میریزند یعنی سواحل مربوط به ایران، ۷۸ گونه و زیرگونه ماهی یافت میشود. از مهمترین رودخانههایی که به این دریای میریزد میتوان از سپید رود و پیلورود (رود بزرگ) و هراز نام برد. دریای مازندران یکی از بومشناختهای آبی جهان است که محیطی مناسب برای زندگی و رشد مرغوبترین ماهیهای خاویاری جهان است. ۹۰ درصد صید ماهیان خاویاری مختص به این دریای است. .[۱۵]
مناقشات راجع به میزان مالکیت این دریای بین کشورهای هم جوار، در طول دو دهه گذشته جریان دارد. کشورهای هم جوار شامل ایران، آذربایجان، ترکمنستان، روسیه، وقزاقستان هستند. سه مساله اصلی در این مناقشات، منابع (نفت و گاز)، تحدید حدود آبی سطح و بستر دریا و سهم ماهیگیری این کشورها است.[۱۶]
دریای کاسپی قرار است مسیر ترانزیت شمال اروپا و آسیا با جنوب قرار گرفته و یکی از محورهای کریدور شمال-جنوب باشد.
یکی از مهم ترین مسائل دریای خزر که پس از فروپاشی شوروی، ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد،
ضرورت تعیین رژیم حقوقی خزر جدید آن است. قبل از این، وضعیت حقوقی دریای خزر به وسیلهٔ معاهدات ۱۲۰۷ / ۱۸۲۸، ۱۳۰۰ / ۱۹۲۱ و ۱۳۱۹ / ۱۹۴۰ میان ایران و شوروی سابق، مشخص شده بود. بدین گونه که ایران براساس قرارداد ترکمان چای (۱۲۰۷ / ۱۸۲۸) از داشتن نیروی دریایی در دریای خزر محروم شده بود. .[۱۷]اما در عهدنامه مودت و دوستی (۱۳۰۰/ ۱۹۲۱) به تساوی، به ایران و شوروی حق کشتی رانی جنگی و غیر آن داده شده و در قرارداد بازرگانی و دریانوردی (۱۳۱۹ / ۱۹۴۰) جزئیات رژیم دریانوردی مشخص گردید. این معاهدات، هیچ اشارهای به چگونگی استفاده از منابع بستر دریا را مطرح نمیکنند، در سال ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱روسیه با قزاقستان و سپس با آذربایجان پروتکل دو جانبهای را امضاء کرد که با وصل کردن دو سر نقاط ساحلی این دو کشورعملا حدود ۲۷ درصد دریا سهم قزاقستان و حدود ۱۹ درصد دریا سهم روسیه میگردد. سهمی حدود ۱۸ درصد هم با همین فرمول برای آذربایجان در نظر گرفته شده ودرواقع ۶۴ درصد بستر دریا را این سه کشورمیان خود تقسیم کردهاند اما ایران و ترکمنستان این نوع تقسیم بندی دو جانبه را برسمیت نپذیرفتهاند و نظام تقسیم دریا را غیر قابل قبول میدانند. .[۱۸]
پژوهشها نشان میدهد حجم ذخایر تخمین زده شده نفتی در دریای خزر حدوداً برابر با ۵۰ میلیارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی تایید شده هم برابر با ۲۵۷ هزار میلیارد فوت مکعب بودهاست. که این ارقام ۴٪ از ذخایر گاز و نفت دنیا را تشکیل میدهد. پیش بینی میشود با ادامه فعالیتهای اکتشافی، ظرفیت بهره برداری نفت این منطقه ۱۸۴ میلیارد بشکه و ظرفیت برداشت گاز از آن هم ۲۹۳ هزار میلیارد فوت مکعب افزوده شود.[۱۹]
همچنین ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریای صید میشود. اما صید بی رویه این ماهی سبب گشتهاست که بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد این ماهیان در یک قرن اخیر کاسته شود.[۲۰]
آلودگی معضلی جدی و خطرناک برای این دریای پهناور میباشد به طوری که با ورود سالیانه ۱۲۲ هزار و ۳۵۰ تن آلودگی از کشورهای حاشیهٔ دریایٔ خزر به ویژه آلودگی ناشی از عملیات اکشتاف و استخراج نفت، محیط این دریا را آلوده کرده و گونههای زیستی این دریا را در معرض خطر جدی قرار دادهاست.[۲۱]
دریای خزر امروزی باقی مانده دریایی است پهناور که از دریای سیاه تا دریاچه آرال گسترش داشته. این دریاچه در گذشته چند بار بخاطر رشد حجم دوباره به دریای سیاه و دریاچه آرال وصل شده. چنین حالتی آخرین بار پس از اتمام عصر یخ انجام شد و دریای خزر به دریای سیاه وصل شد. دریای خزر هرگز با اقیانوسها مرتبط نبوده زیرا هنگام اتحاد با دریای سیاه، این دریا به اقیانوس متصل نبوده.
دریای خزر از اوایل قرن بیستم تا دهه هشتاد حجم کلانی را از دست داد. مساحت دریا در اوایل قرن بیستم ۴۲۰٫۰۰۰ کیلومتر مربع بود. بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۰۹ تا ۱۳۲۰ خورشیدی) و ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ (۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶) سطح آب با سرعت بیش از ۱۶ سانتی متر در سال عقب نشینی کرد زیرا برداشت آب از رودخانههای تغذیه کننده دریا بسیار زیاد بود و آب ورودی نمیتوانست حجم تبخیری را جایگزین کند. از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۴ میلادی (۱۳۵۷ تا ۱۳۷۳ خورشیدی) سطح آب دوباره سریعا رو به رشد گذاشت و ارتفاع آب سالانه بین ۵ تا ۴۰ سانتی متر بالا آمد، بطوری که آب بین ۵ تا ۲۵ کیلومتر به داخل خشکی نفوذ کرد و دو میلیون هکتار زمین نویافته زیر آب رفت. امروزه سطح آب هنوز در حال رشد است و دانشمندان، از جمله «گ. تیتارنکو» علت آنرا نه رشد حجم آب بلکه رشد زمین دریا میدانند. تیتارنکو تخمین میزند که این رشد تا ۲۰۰ سال آینده ادامه خواهد داشت و احتمال دارد تا نیمه دوم قرن بیست و یکم سطح آب ۴۰ متر رشد کند. این امر کشورهای ساحلی را برآن داشته که کمتر در نزدیکی ساحل دریا سرمایه گذاری کنند. ایجاد صنایع استخراج نفت، گاز و پتروشیمی کنار این دریا ریسک بزرگی محسوب میشود.